تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 619
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 1034
بازدید ماه : 106400
بازدید کل : 11163251
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 29 / 10 / 1398

بر اساس اين اعتبار مي‌گوييم هر انسانى غير از آدم و عيسى(عليه السلام) از نطفه آفريده شده است و نطفه از مواد غذايى و مواد ـ شامل گوشت حيوانات، ميوه‌ها، درختان، مواد معدنى و امثال اينها ـ همه به زمين بازمي‌گردند؛ پس مي‌توان مبدأ آفرينش هر انسانى را از خاك دانست.

برخى آيات تنها دربارة شخص حضرت آدم(عليه السلام) است و برخى ديگر ممكن است عموميت داشته باشد و در مورد همة انسان‌ها به كار رود:

إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ؛(3)و(4)«من از گِل خشكيده‌اي كه از گِل بدبويي گرفته شده، بشري مي‌آفرينم. هنگامى كه او را درست و آراسته کردم (پيکرسازي‌‌اش را به پايان رساندم،) و از روح خود در آن دميدم، براي او به سجده افتيد».

إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِن طِينٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ؛(5)و(6) «من از گِل بشري مي‌آفرينم. هنگامى كه آن را


1. ر.ك: عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم، ج 12، ص 21.

2. تفاوت و نه تناقض؛ يعني اينكه هر دسته ناظر به جهتي است كه در آيات ديگر، آن جهت ملحوظ نيست.

3. حجر (15)، 29، 30.

4. ر.ك: ابوجعفر محمد الطوسي، التبيان، ج 6، ص 332؛ عبد علي العروسي الحويزي، نور الثقلين، ج 3، ص 11 و محمدحسين طباطبايي، الميزان، ج 12، ص 161.

5. ر.ك: ابوعلي الفضل بن الحسن الطبرسي، مجمع البيان، ج 4، ص 486 و ملافتح‌الله كاشاني، منهج الصادقين، ج 8، ص 69.

6. ص (38)، 72.

درست و آراسته کردم و از روح خود در آن دميدم، براى او به سجده افتيد».

كاملاً روشن است كه شخص خاص، يعنى حضرت آدم منظور است؛ زيرا در آنجا كه ابليس مي‌گويد: لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ؛(1) «همة فرزندانش را گمراه و نابود خواهم ساخت» اگر همة انسان‌ها منظور بودند، ديگر «ذرّيته» نمي‌گفت.

پس در اين مورد، «بشراً» اسمي عام است كه مورد استعمال آن، يك فرد است و اين استعمال، يعنى كاربرد اسم عام براى اطلاق به فرد، «حقيقت» است نه «مجاز»؛ زيرا خصوصيت آن مصداق در اين اطلاق، ملحوظ نيست. در حالي كه اگر اسم عامى را در خصوصِ يك مصداق به كار ببريم، يعنى مثلاً به جاى اينكه اسم شخصى «على» را به كار ببريم، كلمة «انسان» را به عنوان اسم خاص او استعمال كنيم، اين «مَجاز» است.

وقتى خدا مي‌فرمايد: إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا و مقصود از اين بشر، حضرت آدم باشد، اين مجاز نيست. همچنين‌ است وقتى مي‌فرمايد:

إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً؛(2)«من در روي زمين جانشيني قرار خواهم داد».

«خليفه» اسم عام است، ولى چون در مورد شخص حضرت آدم به كار برود، مجاز نيست، و اگر دليلى بر تعميم نداشته باشيم دربارة ساير انسان‌ها جارى نخواهد بود. اگر دليلى نداشته باشيم كه غير از حضرت آدم در ميان انسان‌ها خليفة ديگرى هم هست، نمي‌توانيم بگوييم چون حضرت آدم خليفه بود، پس همة انسان‌ها خليفة خدا هستند؛ اين آيه بيش از اين را اثبات نمي‌کند، مگر آنكه دليل ديگرى داشته باشيم.

إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً(3) مثل إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ؛(4) است. اگر خدا تنها آدم را خلق فرموده بود و بنا نبود انسان ديگرى به وجود آيد، اين كلام


1. اسراء (17)، 62.

2. بقره (2)، 30.

3. بقره (2)، 30.

4. حجر (15)، 28.

صحيح بود؛ پس با اينكه كلمات «بشر» و «خليفه» اسم عام است، تعميم آن را بايد با دليل ديگرى اثبات كرد. در فارسى مى‌گوييم: «امروز معلمى به شاگردى درس داد». در اينجا معلم و شاگرد هر دو اسم عام هستند؛ اما جمله دلالت ندارد بر اينكه همة معلم‌ها به همة شاگردها درس داده باشند. إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا نيز چنين نيست كه هرچه كلمة بشر بر آن قابل اطلاق است، در آيه منظور شده است؛ خود اين تعبير، چنين دلالتى ندارد، بلكه كافي است يك فرد به وجود آيد و اسم بشر بر او قابل اطلاق باشد و همة اين مطالب هم مخصوص او باشد.

متقابلاً، وقتى مى‌گوييم اين آيه در مورد حضرت آدم است، به معناى نفى ديگرى هم نيست تا اگر دليلى به دست آمد، در تعارض با آيه باشد. اين آيه به خودى خود نه نفى و نه اثبات، بلكه «اهمال» دارد. حضرت آدم خليفة خدا بود، اما آيا كس ديگري خليفه نبود؟ آيه در اين باره چيزى نمي‌گويد. آيا كس ديگرى خليفه بود؟ اين را هم نمي‌گويد. پس براى اثبات يا نفى، دليل خارجى لازم است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: انسان از نگاه قرآن
برچسب‌ها: آفرينش انسان (1)
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی